بن بست

دنیا جفت دستات پوچه

بن بست آغاز هر کوچه

سرم گیج می رود

دیروز، روی پا می رقصیدند

امروز، روی کله می رقصند

دیروز، بچه ها شیشه را می شکستند

امروز، شیشه بچه ها را می شکند

همه چیز عوض شده است

شاعران، متخصص مجاری ادرار

کله پزها، متخصص مغز و زبان

سرم گیج می رود

زمین ثابت است و من می چرخم

عکس و نوار مغزی را که دید

دکتر خیلی مطمئن گفت:

مثانه ات موردی ندارد آقای گالیله!!!

فاحشه

روحت پلید شد که دروغ ورد زبانت شد ! و هر بار که دروغهایت را به رخت می کشیدم و تو تمام شرافت و هویتت را به لجن می کشیدی تا دروغ ات را کتمان کنی ، می دانستم که فاحشه ایی !! فاحشه ی مغزی !!

تولد

تولد، تولد، تولدت مبارک
مبارک، مبارک، تولدت مبارک
بیا شمعا رو فوت کن، که صــــــــــــــــــــد سال زنده باشی....

نه امشب باید بگیم
بیا شــــــمــــــــــــــــعـــــ​ــــــــا رو فوت کن، که صد سال زنده باشی....

خط و نشان

خدایا ! کودکان گل فروش را می بینی ؟

مردان خانه به دوش...

دخترکان تن فروش ...

مادران سیاه پوش...

واعظان دین فروش ...

محرابهای فرش پوش...

پسران کلیه فروش ...

همه را می بینی و باز هم برای قضا شدن نمازمان خط و نشان می کشی !!